من خدارا دارم, کوله بارم بدوش , سفری باید رفت. . . .

سفری بی همراه . . . .گم شدن تا ته تنهایی محض. . .

سازکم بامن گفت : هرکجا لرزیدی, ازسفرترسیدی, تو بگو از ته دل

من خدا را دارم

من و سازم چندیست که فقط با اوییم